علل فردی و شخصیتی
1. عوامل جسمانی
قدرت بدنیِ بیشتر میتواند زمینهساز خشونت مردان به زنان شود.
هورمون مردانة تستوسترون عامل مؤثری در رفتار پرخاشگرانة مردان است. هر قدر سطح تستوسترون بالاتر باشد، احتمال پرخاشگری نیز بیشتر میشود.
آسیبدیدگی برخی از مناطق مغز یا عدم تعادل در کارکرد هورمونها نیز میتواند از عوامل خشونت باشد.
2. عوامل روانی و شخصیتی
ناپختگی و تزلزل شخصیت میتواند عاملی در بروز خشونت باشد. اینگونه افراد، ناپایداری در روابط میانفردی، رفتار، خُلق و خودانگاره را از خود نشان میدهند که یکی از پیامدهای آن بیثباتی و ناتوانی در کنترل خشم است.
برخی افراد به دلیل کمبود عزت نفس به خشونت دست میزنند. این افراد به قدرت و غلبهجویی نیاز دارند و با ابراز خشونت میخواهند به آن دست یابند.
افسردگی عامل مهمی در بروز خشونت مردان با همسران است.
کسانی که شخصیّت ضداجتماعی دارند به سادگی به خشونت دست میزنند اینان از آزار و اذیت دیگران احساس گناه نمیکنند و از خشونت علیه دیگران پشیمان نمیشوند.
کسانی که خودبیمارانگارند، یعنی از وضع بدنی خود ناخشنودند و تنها به نفع خود و برآوردن نیازهایشان میاندیشند، خشونتگرایند. اینگونه افراد، لجباز، بدبین و خودشیفتهاند.
وسواس دربارة رفتار همسر که گاهی نیز با نوعی سوءظن همراه است، از عوامل شخصیتی بسیار مؤثر در بروز خشونت است.
تأمین نشدن نیازهای عاطفی فرد و ناکامی او در خانواده، عامل مهمی در بروز خشونت است. برای مثال، اگر زن به نیازهای جنسی مرد بیاعتنا باشد، مرد به ناکامی جنسی دچار میشود و همین ناکامی، زمینة روانی خشونت علیه زن را بهبار میآورد.
3. مصرف الکل و مواد مخدر
مصرف الکل قدرت مهار رفتار را در فرد کاهش میدهد. همین مسئله، زمینة بروز خشونت مرد به همسر را فراهم میکند.
اطرافیان افراد معتاد، به سبب ویژگیهای شخصیتی و رفتاریای که پیدا میکنند، ایشان را طرد میکنند و تحمل آنان برایشان مشکل یا غیرممکن میشود. در نتیجه، فرد معتاد، اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و علیه خانواده، بهویژه همسرش به خشونت دست میزند.
وضعیت بد معیشتی و بیکاری فرد معتاد نیز در همسرآزاری و خشونت وی بیتأثیر نیست.
4. تفاوت سنی فاحش
هر قدر سن افزایش مییابد، خشونتهای خانگی نیز کمتر میشود.
سن پایینتر مرد و زن معمولاً با رشدنایافتگی و خامی همراه است. همین مسئله موجب بروز خشونت بیشتر در خانه است.
فاصلة سنی زیاد زن و مرد که معمولاً با سن بالای مردان همراه است، زمینهای برای بروز خشونت با زنان است.
5. هوش و تحصیلات کم
هوش پایین، افراد را با رفتارهای ضداجتماعی و مجرمانه درگیر میکند و ممکن است آنها را به خشونت علیه همسرانشان بکشاند.
تحصیلات بیشتر در افزایش مهار عواطف، از جمله خشم مؤثر است. یکی از آثار تحصیلات بالا، کسب مهارتهای اجتماعی است که موجب آگاهی از شیوة ارتباط مناسب و سازگاری بیشتر در خانواده و جلوگیری از بروز خشونت در محیط خانه است.
افزایش تحصیلات زن، زمینهای برای آگاهی بیشتر وی از حقوق خویش است همین مسئله موجب میشود که شوهر وی نتواند با او هر برخوردی بکند و بهگونهای از تهدید، تحقیر و آسیب جسمانی مرد علیه زن جلوگیری میکند.
گاه تحصیلات بالاتر زن موجب میشود، که بر مرد احساس برتری کند و واکنشها و رفتارهایی را بروز دهد که زمینة خشونت شوهر را به وی فراهم میکند.
6. ضعف اخلاقی
ملایمت و حسن خلق، انسان را از بسیاری رفتارهای نامناسب از جمله خشونت بازمیدارد.
تکبر و خودخواهی در برخی افراد موجب میشود که تنها به خود و نیازهایشان توجه داشته باشند و با هرچه خلاف میلشان بود، به رویارویی برخیزند.
تکبر و خودخواهی، انسان را از درک و همدلی با دیگران بازمیدارد.
تندی و عصبانیت موجب میشود که فرد با کوچکترین عاملی به خشونت علیه دیگران دست بزند.
بخل، زمینة بسیاری از سختگیریها و خشونت در خانواده را فراهم میکند.
مهارنکردن عواطف و خشم، دلیل بسیاری از خشونتها با زنان در خانواده است.
افرادی که از رحم و عطوفت بیبهرهاند و قلبی قسی دارند، بهراحتی با نزدیکترین افرادشان خشونت میورزند.
زنان/گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/blest_family.html